سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] از کفاره گناهان بزرگ ، فریاد خواه را به فریاد رسیدن است ، و غمگین را آسایش بخشیدن . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :393
بازدید دیروز :280
کل بازدید :2095248
تعداد کل یاداشته ها : 1987
103/8/26
3:4 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
خلیل منصوری[174]
http://www.samamos.com/?page_id=2

خبر مایه
پیوند دوستان
 
فصل انتظار اهالی بصیرت هزار دستان سرباز ولایت رایحه ی انتظار اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی .:: مرکز بهترین ها ::. نگارستان خیال جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی نگاهی نو به مشاوره پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ... حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد آقاشیر کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب صراط مستقیم هم رنگــــ ِ خـــیـــآل جبهه مقاومت وبیداری اسلامی کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد ! تکنولوژی کامپیوتر وبلاگ منتظران سارا احمدی بوی سیب BOUYE SIB رمز موفقیت محقق دانشگاه سرزمین رویا وبلاگ تخصصی فیزیک پاک دیده آدمک ها ✘ Heart Blaugrana به نام وجود باوجودی ... سرباز حریم ولایت دهکده کوچک ما از قرآن بپرس کنیز مادر هرچه می خواهد دل تنگت بگو •.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.• پیامبر اعظم(ص) عطاری عطار آبدارچی ستاد پاسخگویی به مسایل دینی وبلاگ شخصی امین نورا چوبک نقد مَلَس پوست کلف دل نوشت 14 معصوم وقایع ESPERANCE55 قدرت شیطان دنیای امروز ما تا ریشه هست، جوانه باید زد... آواز یزدان خلوت تنهایی کتاب شناسی تخصصی اس ام اس عاشقانه طرحی نو برای اتحاد ایرانیان سراسر گیتی در گوشی با خدا **** نـو ر و ز***** اس ام اس سرکاری و خنده دار و طنز دنیا به روایت یوسف جاده خدا خام بدم ایلیا حرفای خودمونی من بازی بزرگان کویر مسجد و کلیسا - mosque&church دنیای ماشین ها بچه دانشجو ! پژواک سکوت گنجهای معنوی دنیای موبایل منطقه‏ ممنوعه طلبه علوم دینی مسافر رویایی انواع بازی و برنامه ی موبایل دانشجو خبر ورزشی جدید گیاهان دارویی بانوی بهشتی دو عالم سلام

از نظر قرآن، مسلمان نمی تواند جز به عدالت قسطی عمل کند؛ یعنی مسلمان بی چون و چرا دارای عدالت قسطی است و در زندگی اش بر آن است تا حق هر کسی را بشناسد و سهم و قسط هر کسی را ادا کند. پس قیام به قسط ، بلکه قوامین بالقسط بودن (مائده، آیه 8) از عناصر و مولفه های اصلی مسلمان بودن است. از این رو، خدا در قالب صنعت احتباک به این عنصر اصلی مسلمانی اشاره می کند و می فرماید: وَ أَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَ مِنَّا الْقَاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولَئِکَ تَحَرَّوْا رَشَدًا وَ أَمَّا الْقَاسِطُونَ فَکَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا وَ أَنْ لَوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِیقَةِ لَأَسْقَیْنَاهُمْ مَاءً غَدَقًا؛ و از میان ما برخى مسلمان و برخى از ما قسط خور هستند. پس کسانى که  اسلام آوردند آنان در جستجوى راه درست هستند ولى قاسطین و قسط خوران هیزم جهنم خواهند بود و اگر مردم در راه درست مسلمانی قسط پیشه پایدارى و استقامت ورزند؛ قطعا آب گوارایى بدیشان نوشانیم. (جن، آیات 14 تا 16)

خدا در این آیه می فرماید جن و انس یا مسلمان هستند یا قاسط و عدالت خوار. این بدان معنا است که مسلمان مُقسط و سهمیه پیشه و کافر قاسط و سهمیه خوار است؛ از این رو، به جای مقابله قرار دادن کافر با مسلمان، قاسط را مقابل مسلمان قرار می دهد تا بیان کند که مسلمان همان مقسط و کافر همان قاسط است.

البته خدا در آیات دیگری از قرآن چنین تقابلی را در قالب صنعت ادبی احتباک به کار گرفته است؛ مثلا در جایی دیگر می فرماید: لِیُنذِرَ مَن کَانَ حَیّاً وَیَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَی الْکَافِرِینَ؛ تا کسی که زنده است انذار کند و قول را بر کافران تحقق بخشد. (یس، آیه 70) تقدیر آیه این است: لینذر من کان حیا فیزداد حیاة بامتثال الذکر فیفوز، ومن کان میتا فلا ینتفع بالانذار فیحق علیه القول؛ تا هرکه را زنده باشد بیم دهد. درنتیجه، با پیروی از قرآن، بر حیات خویش بیفزاید و به رستگاری برسد، و کسی که مرده است از انذار قرآن نفعی نبرد و درنهایت، فرمان عذاب بر او قطعی گردد. (ابن عاشور، التحریر و التنویر، ج 22، ص 271)

هم چنین خدا در جایی دیگر می فرماید: فَمَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَأُولئِکَ یَقْرَءُونَ کِتَابَهُمْ وَلاَ یُظْلَمُونَ فَتِیلاً وَمَن کَانَ فِی هذِهِ أَعْمَی فَهُوَ فِی الْآخِرَةِ أَعْمَی وَأَضَلُّ سَبِیلاً؛ یاد کن روزى را که هر گروهى را با پیشوایشان فرا مى‏ خوانیم پس هر کس کارنامه‏ اش را به دست راستش دهند آنان کارنامه خود را مى‏ خوانند و به قدر نخک هسته خرمایى به آنها ستم نمى ‏شود و هر که در این دنیا کوردل باشد در آخرت هم کوردل و گمراهتر خواهد بود.(اسراء، آیات 71 و 72)

از نظر قرآن، انسان یا کتابش در دست راست است یا در دست چپ و هم چنین یا بینا است یا کور. از نظر قران کسی که کتابش در دست راست است بینا و کسی که در دست چپ است کور است. پس به یک معنا مسلمان کتابش در دست راست و بینا خواهد بود؛ و کافر کتابش در دست چپ و کور خواهد بود؛ زیرا مسلمان در دنیا بینا و در آخرت بینا خواهد بود و کافر در دنیا نسبت به حقایق الهی کور و در آخرت نیز کور خواهد بود.

احتباک مصدر باب افتعال از ریشة حبک و در لغت، به معنای محکم سازی و اتقان در کار است.(التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، مصطفوی، ج 2، ص 160) صنعت «احتباک» در بدیع، بدین ‌معناست که در دو کلام پیاپی، از جملة اول، قسمتی که مشابه آن در جملة دوم بیان شده است حذف شود؛ و از جملة دوم نیز بخشی که در جملة اول بدان اشاره شده است حذف گردد. به سخن دیگر، صنعت احتباک این است که چهار امر که دو به دو مقابل هم‌ هستند برای این که تفصیل و درازگویی نشود، این چهار امر کنار هم ذکر نشود، بلکه یکی از آن دو امر اول ذکر می‌شود تا با قرینه آن دیگری معلوم بشود. هم چنین یکی از دو امر دوم ذکر می‌شود تا با قرینه آن دانسته شود. مثلاً انسان یا زنده است یا مُرده؛ هم چنین انسانِ زنده یا مؤمن است یا کافر. این تقسیم به حسب ظاهر چهار قِسم دارد: «الانسان إمّا حیٌّ أو میّت والحیّ إمّا مؤمنٌ أو کافر»

هم چنین خدا می فرماید: أَفَمَن یلْقَی فی النَّارِ خَیرٌ أَم مَّن یأْتی ءَامِنًا یوْمَ الْقِیامَةِ ؛ آیا کسی که در آتش افکنده میشود بهتر است یا کسی که در روز قیامت، با امنیت میآید؟!(فصلت، آیه 40) یعنی مردم یا در آتش هستند یا در بهشت و یا در امنیت هستند یا در ناامنی؛ پس اهل بهشت در امنیت و اهل دوزخ در نا امنی هستند. در حقیقت تقدیر آیه این است: أفمن یأتی خائفا ویلقی فی النار خیر أم من یأتی آمنا ویدخل الجنة ؛ آیا کسی که ترسان می آید و در آتش افکنده می شود بهتر است یا کسی که با امنیت می آید و وارد بهشت می شود؟(تفسیر آلوسی، ج 12، ص 378؛ ابن عاشور، ج 25، ص 68)

پس اگر گفته شود: الانسانُ امّا مسلم او کافر؛ و الامان اما قاسط أو مُقسِط؛ باید گفت که انسان مسلمان نمی تواند جز مقسط باشد؛ چنان که از نظر قرآن کافر جز قاسط نیست. پس هر مسلمانی در دعوی مسلمانی نمی تواند صادق باشد مگر آن که مقسط باشد نه قاسط؛ چنان که اصولا کافر جز قاسط نمی تواند باشد و به هر شکلی شده مقسط نخواهد بود؛ زیرا از نظر قرآن، مهم ترین ظلم شرک است: إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ؛ به راستی که هر آینه شرک ظلم عظیم است.(لقمان، آیه 13) پس کافر و مشرک گرفتار ظلم عظیم هستند که خود بیرون از عدالت بوده و شخص را جزو قاسطین قرار می دهد که خود هیزم دوزخ و سوخت آن خواهد بود.


96/10/18::: 3:43 ع
نظر()